راهنمای سفر با بچه ها - گردشگرها

بسیاری از کسانی که علاقه دارند خانوادگی سفر نمایند، نگران این موضوع هستند که این کار بسیار سخت و شاید حتی برای بچه ها شان خطرناک باشد. سفر با بچه ها قطعا چالش های خاص خود را دارد. در این مقاله با خواندن تجربه متیو در سفر با خانواده اش، بیشتر با مفهوم سفر با بچه ها آشنا باشید.

والدین بر گردشگران تقدم دارند

مردم بچه ها را بسیار دوست دارند. اگر این شانس را داشته باشید که با کودکی همسفر شوید؛ در اولین برخوردها در هواپیما و اتوبوس، پی به این اقبال و موهبت الهی خواهید برد.

وقتی که با بچه ها خود همسفر می شوید، به راحتی می توانید با دیگران ارتباط برقرار کنید و در جمع ها به آسانی پذیرفته می شوید. اتفاقی که در تنهایی سفر کردن ممکن نیست.

در سفر به کیونایالا در جزایر سانبلاس پاناما، لیلا من را متقاعد کرد که نقش سفیر را برای ما دارد. او در حالی که پابرهنه در دهکده با بچه ها دیگر در حال دویدن بود، من و همسرم با والدین بچه ها گپ می زدیم. ما تنها کسانی بودیم که به خارج از محدوده اسکان گردشگران دعوت شدیم.

داشتن چمدان سبک نیازمند قوه خلاقیت است

لیلا به یاری تخیل خود، سنگ ها را به بی سیم و برگ ها را به پول تبدیل می کرد. او بعلاوه یک دوست خیالی به نام بندی داشت که من را به شدت می ترساند. زیرا او تمایل زیادی به پرت کردن خود از پنجره های اتوبوس داشت. نگران نباشید؛ گرچه به ناچار بندی باید تا انتها مسیر همراه ما می ماند.

نگهداری از بچه ها در سفر نیاز به کمی خلاقیت دارد. باید آن ها را در طول مسیر سرگرم کنید. من برای لیلا دفتر نقاشی، ذره بین برای دیدن حشرات و لوازم تفریح و هنری دیگری فراهم کردم. ما همواره در پیاده روی ها چوب، صدف، ستاره دریایی و برگ برای پروژه های هنری، جمع می کنیم.

متوجه شدم که بادکنک ها کارایی خوبی دارند. کافی است یکی از آن ها را باد کنید و هنگامی که به آن برگ و شاخه بچسبد، تبدیل به یک حیوان پشمالوی اسباب بازی می گردد،. حباب نیز برای بچه ها بسیار مجذوب کننده است. زمانی که در حال باز کردن نوشابه های گازدار هستید؛ می توانید هیجان و خوشحالی بچه ها را به خاطر وجود حباب های نوشابه دیدن کنید.

شکیبا باشید

شما دوستی را که از کثیف شدن بیزار است را به پیاده روی در جنگل دعوت نمی کنید. یا از دوست گیاه خوارتان در خصوص همبرگر خوردن سوال نمی پرسید. اما با این حال انجام این کارها آسان تر از فهم خواسته های بچه ها تان است.

دوستان معمولا بی پرده به شما می گویند که چه می خواهند؛ و بالاخره به طریقی آن خواسته را انجام می دهید. اما در برخورد با بچه ها شما فرصت کوتاهی برای انجام راه های مختلف دارید و به احتمال خیلی زیاد، او خود رو زمین می اندازد و آغاز به جیغ زدن و گریه می نماید.

زمانی که لیلا کج خلقی می نماید، او در حال کوشش برای گفتن حرفی به من است. رفتار او می تواند به معنای خستگی یا گرسنگی باشد. ممکن است دلتنگ مادربزرگ و پدربزرگش باشد یا از ادامه سفر خسته شده باشد. من در فهمیدن حرف های او برترین هستم.

بچه ها بسیار سازگار هستند

بچه ها بیش از آن چه که شما فکر می کنید، می توانند به انجام کارها بپردازند. آن ها می توانند شکیبا، مهربان و مسئولیت پذیر باشند، و به مراقبت دایم نیاز ندارند.

آیا لیلا هنگام خداحافظی و ترک مکانی ناراحت و غمگین نمی گردد؟ چرا، می گردد. اما هر کسی باید این موضوع را بپذیرد و یاد بگیرد. او با قدم زدن میان جمعیت افراد غریبه یاد گرفته که چگونه با آن ها دوست گردد؛ حتی با کسانی که هم زبان نیستیم.

با اینکه من همواره خواسته ام که لیلا را از آسیب و مسائل دور نگه دارم، اما این قسمتی از زندگی و اجتناب ناپذیر است. من حتی این تصور که برترین چیزها را من می دانم و باید برای او فراهم کنم؛ رها نموده ام. و اجازه داده ام که او دنیای خود را بسازد و راهنمایی کند.

آیا این دقیقا همان چیزی نیست که در سفر سعی نموده ایم، برای بچه ها و بزرگان فراهم کنیم؟

لی با بچه ها اش سراسر دنیا را سفر نموده است. برای این که با ماجراهای او در این سفرها آشنا شوید، می توانید نوشته های او را در این وبسایت The Future is Red دنبال کنید. بعلاوه می توانید مقالات متنوع دیگری را پیرامون موضوع سفر با بچه ها در خبرنگاران مشاهده کنید.